مینیمالیسم و موسیقی (احسان عباسلو)


مینیمالیسم و موسیقی (احسان عباسلو)

موسیقی مینیمال را واکنشی در نقطه مقابل موسیقی مدرن با آن پیچیدگی‌های تئوریک و اجرایی خاص خودش دانسته‌اند. خاستگاه موسیقی مینیمال شهر نیویورک آمریکا بود. این نوع موسیقی در دهه 1960 در مدرسه‌ای با نام مدرسه هایپنوتیک نیویورک(New York Hypnotic School) تدریس می‌شده است. گرایش مینیمالیستی در موسیقی، دال بر ساده‌گرایی در عناصر و ساختار موسیقی بوده و در کاهش نت‌ها، فواصل و شدت موسیقی خود را نمایان می‌سازد. هارمونی‌های یکدست و مستمر (constant harmony)، پالس‌های یکنواخت، تغییر آهسته و تدریجی فرم و تکرار عبارت‌های موسیقی از دیگر خصیصه‌هایی هستند که به عنوان مولفه‌های موسیقی مینیمال شناخته شده‌اند. کاهش شمار آلات و ادوات و اسباب، کاهش تنوع صدا به واسطه استفاده از تکرار و ترکیب الگوهای ساده، ضرباهنگ یکنواخت، کوردهای شکسته نیز برخی دیگر از این خصایص به حساب می‌آیند. ترانه‌ها و آوازهای مینیمال نیز از کم‌ترین کلام برخوردارند و بیشتر بر سکوت استوار می‌باشند. موسیقی خلسه (trance music)، موسیقی پروسه‌ای (process music)، موسیقی هیچ جا رو (going-nowhere music) نام‌های دیگر این نوع موسیقی بوده‌اند.
افرادی چون مایکل نایمن و تام جانسن سردمداران موسیقی مینیمال شناخته می‌شوند. البته موسیقیدان‌هایی چون فیلیپ گلس و استیو ریچ این نوع موسیقی را از آمریکا به دیگر نقاط جهان انتقال دادند. برخی ازخود موسیقیدان‌ها، مایکل نایمن را کسی معرفی کرده‌اند که این اصطلاح را وارد جهان موسیقی ساخته است. گویا وی این اصطلاح را در 1968 مطرح ساخته و در ادامه در کتابی با نام موسیقی تجربی : قفس و ورای آن (Experimental Music: Cage and Beyond) که در سال 1974 انتشار یافته، شرح و بسط بخشیده است. درعین حال جان تامسون فرد دیگری است که عده‌ای اصطلاح مینیمالیسم را منسوب به وی می‌دانند. وی در مجموعه مقالاتی با نام "موسیقی نو در نیویورک"(new music in New York)، موسیقی مینیمال را چنین تعریف نموده:
مینیمالیسم گسترده‌تر از آن چیزی است که مردم باور دارند. در تعریف، مینیمالیسم
هر آن موسیقی است که دارای محدودیت‌های عنصری و ابزاری است: قطعاتی که
نت‌های اندکی را به کار می‌برند، قطعاتی که تنها چند کلمه را شامل می‌شوند، قطعاتی
که برای آلات و ادوات اندک و محدود نوشته شده‌اند... موسیقی مینیمال شامل قطعاتی
می‌شود که در یک دایره‌ی بی پایان حرکت می‌کنند.

کایل گان (Kyle Gann) که یک موسیقیدان مینیمالیست است آن را بازگشتی به سادگی عنوان کرده که پس از افراط و تفریط‌های بعمل آمده در عرصه موسیقی و پیچیده ساختن‌های آن اتفاق افتاده است.
نکته قابل توجه در خصوص این نوع موسیقی شاید آن باشد که بنا به ادعای موسیقیدان‌های مینیمالیست، موسیقی مینیمال به سادگی آن چه به گوش می‌آید نیست.
در حوزه موسیقی نیز البته این اصطلاح مورد بحث و جدل فراوان بوده است و کسانی کارآمدی و فراگیری این اصطلاح را در عرصه موسیقی زیر سئوال برده‌اند. فیلیپ گلس نیز حاضر نیست موسیقی خود را مینیمال بنامد و عبارت "موسیقی با ساختار مکرر" (music with repitative structure) را برای موسیقی خود پیشنهاد می‌کند. وی در صفحه شخصی خود به خاطره‌ای اشاره می‌کند که در آن از زمانی یاد شده که در اوایل دهه 1970 در محله برانکسِ نیویورک، موسیقی اجرا می‌کرده و شبی جوانی از او می‌پرسد که "این چه نوع موسیقی است که شما می‌نوازید؟" و گلس پاسخ می‌دهد: "نمی دانم . شما اسم آن را چه می‌گذارید؟ " و جوانک پاسخ می‌دهد"من آن را راک بودایی (Buddha Rock ) می نامم".
موسیقی مینیمال آن چنان که باید در این اواخر به رشد قابل‌ملاحظه نرسیده و حتی در حوزه تئوری نیز بدان پرداخته نشده است.

تازه ها
jajepjfk
jajepjfk

مینیمالیسم و موسیقی (احسان عباسلو)
مینیمالیسم و موسیقی (احسان عباسلو)

بیشتر
پر بازدیدترین ها
مینیمالیسم و موسیقی (احسان عباسلو)
مینیمالیسم و موسیقی (احسان عباسلو)

jajepjfk
jajepjfk

بیشتر
دات نت نیوک فارسی