هدیه
✍️ ارسال داستان جدیدخواست زیر اولین نیمکت پارک را جارو کند که از درد کمر راست کرد و آه کشید. گوشی در جیب لباسش لغزید. پیام جدید را باز کرد:
"سلام بابا. دیشب با داداشی همه جای پارک رو تمیز کردیم. امروز زودتر بیا خونه. دکتر گفت باید استراحت کنی"
"سلام بابا. دیشب با داداشی همه جای پارک رو تمیز کردیم. امروز زودتر بیا خونه. دکتر گفت باید استراحت کنی"
نویسنده: مولود توکلی
شهر: اراک
تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۰۱/۰۷
بازدید: ۲۸۲
امتیاز داور: ۰
امتیاز کاربران: ۰ (جمع کل) | میانگین: ۰ از ۱۰ (۰ رأی)
نظرات کاربران
هنوز نظری ثبت نشده است.