ضریب صفر


ضریب صفر
نویسنده : یوسف علی‌پور
امتیاز اعضاء : 0
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

دبیر ریاضی امام‌ جماعت ظهر بود. سر از سجده دوم، رکعت سوم که بلند کرد تشهّد خواند و سلام داد. تعدادی نماز را ادامه دادند و عده‌ای سلام نماز را خواندند. دبیر‌ ادبیات خیز برداشت جلو
- جسارتا فکر کنم یه رکعت کم خوندیم!
امام‌جماعت زد زیر خنده. دبیر ادبیات به اطرف نگاهی کرد و با تعجب پرسید: جسارتا چرا می‌خندید؟
- از اول نماز داشتم محاسبه می‌کردم که اگر هر رکعت نماز جماعت دو نفره، برابر ششصد رکعت ثواب داره، الان که تقریبا پنجاه نفر دبیر و دانش آموز پشت سر بنده ایستاده‌اند چیزی نزدیک پانزده هزار رکعت ثواب گیرم می‌آد، اگر گرما و خستگی بعد از کلاس هم ضربش کنم، چه عددی می‌شه ولی انگاریحواسم نبوده، یکی از ضریب‌ها صفر بوده.

نظرات

ارسال
تازه ها
نرگس جودکی

کولی

نرگس جودکی

قاتل عاشق

نرگس جودکی

ایثار

نرگس جودکی

ناموس

نرگس جودکی

بخش کرونا

نرگس جودکی

خردل

بیشتر
پر بازدیدترین ها
رهاسادات عابدینی

اشک های صورتی

ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

علیرضا امینی

راست گفتم

زینب گلستانی

داستان کوچک

بیشتر
دات نت نیوک فارسی