شیارهای حلقوی


شیارهای حلقوی
نویسنده : زهرا مؤذنی
امتیاز اعضاء : 0
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

به نام خدای جان

نگاهی از سر وحشت، ترس و اضطراب به دیس برنج می‌اندازم، دانه‌های کشیده و چاق بادی در گلو انداخته، سر راست کرده، محکم و با استقامت دوش به دوش، رخ به رخ و پشت به پشت هم خوابیده اند.
دستِ لرزانم را طرف ظرف می‌برم، دانه‌ای که با لبخندی تحقرآمیز و شیطانی‌وار چشمانم را به اسارت گرفته در مشت می‌گیرم، پلک‌هایم را به‌هم می‌دوزم، دو سر دانه را محکم می‌گیرم و با تمام قدرت کمرش را می‌شکنم، در دهانم می‌گذارم و قورت می‌دهم.
آنچه می‌بینم لرزه‌ی اندامم را دوچندان می‌کند! خراش‌های خونینِ گلویم نعره‌کشان می‌جوشند و اشک‌شان سرازیر می‌شود.
شیارهای سخت و زمخت و متوالیِ حلقوی که روی هم چفت شده‌اند، دیوانه‌وار می‌خندند و لکه‌های خونِ به جا مانده بر دندان‌هایشان را با ولع می‌مکند.

نظرات

ارسال
تازه ها
مهرداد (روح اله)چیتگر

دایره

مهرداد (روح اله)چیتگر

هبوط

علی قاسمی

شنا

علی قاسمی

جوانمرگ

سید شهریار موسوی

چشم‌هایش

معظمه جهانشاهی

بزکوهی

بیشتر
پر بازدیدترین ها
رهاسادات عابدینی

اشک های صورتی

ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

علیرضا امینی

راست گفتم

زینب گلستانی

داستان کوچک

بیشتر
دات نت نیوک فارسی