پدر


پدر
نویسنده : الهام جمشیدی مهر
امتیاز اعضاء : 0
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

با تن‌پوشی از شبنم
هر صبح نور می‌پاشید،
هر ظهر خورشید می‌چید و
هر شب آینه به خانه می‌برد.

نقد داستان : متاسفانه این داستان نیست . بیشتر شعر است. عبارات و استعارات این متن در شعر کاربرد دارند تا در داستان. به عنوان بیان احساسی خوب است اما به عنوان داستان نه موقعیت داستانی داریم و نه کنشی که به گره و حادثه برسد. تنها بیان احساس نسبت به پدر را داریم که طبیعتا این داستان نیست. به خصوص شکستن جملات هم یک شعر ساخته تا داستان.

نظرات

ارسال
تازه ها
مهدیه باقری

افسوس

علی پاینده جهرمی

خرید در جنگ

نرگس جودکی

کولی

نرگس جودکی

قاتل عاشق

نرگس جودکی

ایثار

بیشتر
پر بازدیدترین ها
رهاسادات عابدینی

اشک های صورتی

ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

علیرضا امینی

راست گفتم

زینب گلستانی

داستان کوچک

بیشتر
دات نت نیوک فارسی