تاول


تاول
نویسنده : باقری
امتیاز اعضاء : 0
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

پسر کوچولو دست تاول زده اش را جلو آورد و به مادر نشان داد:
_مامان چرا روی دستم چادر زدن؟!
مادر گفت :
_اون چادر کارگرهاست! اون زیر دارن کار میکنن تا یه پوست جدید واست درست میکنن!
پسر خوشحال شد. مادر لبخندی زد و چشمانش را بست.

نقد داستان : متن سادگی دارد اما جذابیت خیر. این دیالوگ می تواند باورپذیر باشد و طبیعتا جواب مادر در پاسخ تخیلی بچه می تواند تخیلی باشد. جهان داستان هر دو این ها را قبول کرده و باور می کند. اما تنها جذابیت این نوشته همین گفتگوی مادر و فرزند در یک جهان ساده و تخیلی است. هیچ چیز خاصی که خواننده را به هیجان برساند یا احساس خاصی در او زنده کند و حرکتی به وی بدهد وجود ندارد. در حد یک احساس سادگی خوب است. داستان اما کنش حادثه مند نیاز دارد. گره می خواهد تا خواننده را به دغدغه برساند.
اگر منظور شما از تاول چیز خاصی مانند بمب شیمیایی بوده متاسفانه این در داستان جانیفتاده. هرگز استفاده از نشانه ها را فراموش نکنید. الان کدام نشانه دلالت بر موقعیت جنگی یا شیمیایی دارند؟ تاول می تواند حاصل و نشانه خیلی چیزها باشد از مسائل بهداشتی گرفته تا ویروس ها و میکروب ها و وراثت پوستی و غیره. چرا باید خواننده به برداشت جنگی و شیمیایی برسد؟ (البته اگر چنین هدفی داشته اید).
هدف داستان باید مشخص تر شود. اگر همان احساس ساده است که هیچ. آ« را رسانده اید اما جذابیت خاصی برای مخاطب ندارد. و اگر هدف دیگری داشته اید نشانه ها به آن سمت حرکت نکرده اند.

نظرات

ارسال
تازه ها
مهدیه باقری

افسوس

علی پاینده جهرمی

خرید در جنگ

نرگس جودکی

کولی

نرگس جودکی

قاتل عاشق

نرگس جودکی

ایثار

بیشتر
پر بازدیدترین ها
رهاسادات عابدینی

اشک های صورتی

ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

علیرضا امینی

راست گفتم

زینب گلستانی

داستان کوچک

بیشتر
دات نت نیوک فارسی