مرد


مرد
نویسنده : هاجر محمدي
امتیاز اعضاء : 2
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

ابر سر بر شانه ي كوه گذاشت و گفت:چطوري مرد؟!

نقد داستان : این بیشتر به شعر می ماند تا داستان. البته اگر با صنعت تشخیص یه نوشته نگاه کنیم می شود این دو را شخصیت های داستانی گرفت. تشبیه کوه به مرد به دلیل ایستادگی و مقاومت و محکمی اش انجام شده و البته ابر کسی است که احساس نیاز به این مقاومت را دارد اما هرگز بدان نمی رسد.
گرچه گره بیرونی خاصی در نوشته مشاهده نمی شود اما نیاز احساسی یا درونی ابر به آنچه در وجود کوه می بیند و می یابد می تواند مبنای پذیرش ما از این متن به عنوان یک داستان باشد.
در مجموع نوشته ساده و کوتاه و جالب است.

نظرات

ارسال
تازه ها
نرگس جودکی

کولی

نرگس جودکی

قاتل عاشق

نرگس جودکی

ایثار

نرگس جودکی

ناموس

نرگس جودکی

بخش کرونا

نرگس جودکی

خردل

بیشتر
پر بازدیدترین ها
رهاسادات عابدینی

اشک های صورتی

ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

علیرضا امینی

راست گفتم

زینب گلستانی

داستان کوچک

بیشتر
دات نت نیوک فارسی