ضد و نقیض


ضد و نقیض
نویسنده : زهرا شاهسون
امتیاز اعضاء : 13
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

یقه‌ی لباسش کمی پایین آمده بود و بخشی از تصویرِ شلوغِ ثبت شده در زیرِ پوستش خودنمایی می‌کرد؛ طرحی ادامه‌دار که احتمالا تمام کمرش را اشغال کرده بود.
کارتش را کشید، قرآنی را که خریده بود با احترام برداشت و بیرون رفت.

نقد داستان : داستان کوچک داستانی است که ساده و صریح است. نوشته شما کمی تلاش می کند مستقیم حرف نزند. آیا منظور شما از این " تصویرِ شلوغِ ثبت شده در زیرِ پوستش" همان تتوست؟
اگر تتوست چرا از "زیر پوست" استفاده شده؟ تتو مگر روی پوست نیست؟
به نظر در صدد بوده اید شخصی را به تصویر بکشید که ظاهرش با ظاهر یک آدم معتقد و مذهبی فاصله دارد اما همین شخص دارد قرآن می خرد.
به تناسب این قالب و قاعده سادگی آن، بهتر است حتی به شکلی که روی بدن دارد اشاره کنید (اگر منظورتان البته تتو بوده).
انتهای متن و احترامی که برای قرآن قائل است تصویر قشنگی در تضاد با آن نقش و نگار ایجاد کرده.
همه چیز خوب است جز همان سادگی و صراحتی که به عنوان یک اصل و قاعده برای این قالب مطرح است و شما اما کمی از این سادگی و صراحت کم کرده اید.

نظرات

ارسال
تازه ها
نرگس جودکی

کولی

نرگس جودکی

قاتل عاشق

نرگس جودکی

ایثار

نرگس جودکی

ناموس

نرگس جودکی

بخش کرونا

نرگس جودکی

خردل

بیشتر
پر بازدیدترین ها
رهاسادات عابدینی

اشک های صورتی

ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

علیرضا امینی

راست گفتم

زینب گلستانی

داستان کوچک

بیشتر
دات نت نیوک فارسی