سکته


سکته
نویسنده : حمید نیکبخت
امتیاز اعضاء : 0
امتیاز منتقدین : 7
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

وقتی سی و چهارساله بود سیگار را ترک و ورزش را شروع کرد.ترسید سایه اش زود از سر خانواده اش کم بشود.
و حال،شصت و چهارسال است که زنده است.در یک خانه ی اجاره ای، به همراه یک زن فلج و یک پسر معتاد و یک دختر هرزه... و هرکار می‌کند سکته نمی‌کند

نقد داستان : شاهد یک دوتکه نویسی در این داستان هستیم. دوتکه ای که با تضاد تصویری یا معنایی و یا گاه فرمی به یکدیگر معنا و جهت می دهند. معمولا این تکه دوم است که مانند ضربه در نقطه مقابل تکه اول می ایستد تا شوکی به خواننده وارد نماید.
تکه اول از زندگی و شوق به زندگی خبر داده و این که شخصیت تصمیم گرفته به سمت یک حیات سالم قدم بردارد. یک دلیل این هم البته خانواده خودش هستند و اعضای خانواده باعث شده اند تا به دلیل شاید تعهد نسبت به آ«ها، فرد خود را مجاب نماید تا سیگار را ترک نماید.
بخش دوم شوکی است که به خواننده وارد شده. همان شخصیت که به خاطر اعضای خانواده اش تصمیم به زندگی گرفته بود اینک از دست همان ها تصمیم به مردن دارد اما دیگر نمی تواند.
البته فراموش نکنید که سکته کردن دست خود افراد نیست و نمی توانند معمولا کاری کنند که سکته نمایند. حرکت ارادی در این مسیر نوعی خودکشی است و سکته معمولا مرگ طبیعی قلمداد می شود.
تقابل دو عدد 34 و 64 خیلی معنادار نشده ایکاش دو عدد را برعکس می کردید تا وارونگی بخت این مرد هم تلقی شود مثلا 34 و 43 و یا حتی 46 و 64 . این گونه برعکس شدن بخت هم تداعی می شد.
در مجموع داستان خوبی است. شما نوشته ای دارید که هم شخصیت دارد و هم موضوع قابل اعتنا که به خواننده حس و معنایی را به راحتی القا نموده است. ممنون از شما و موفق باشید.

نظرات

ارسال
تازه ها
نرگس جودکی

کولی

نرگس جودکی

قاتل عاشق

نرگس جودکی

ایثار

نرگس جودکی

ناموس

نرگس جودکی

بخش کرونا

نرگس جودکی

خردل

بیشتر
پر بازدیدترین ها
رهاسادات عابدینی

اشک های صورتی

ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

علیرضا امینی

راست گفتم

زینب گلستانی

داستان کوچک

بیشتر
دات نت نیوک فارسی