زمین فوتبال


زمین فوتبال
نویسنده : فرشته مهدوي
امتیاز اعضاء : 5
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

مادر و پسرک در مسیر، برای چندمین بار سؤال و جواب‌های احتمالی مصاحبه را تمرین کردند.
مادر پرسید:
دوست داری چه‌کاره بشی؟
پسر جواب داد دکتر
مادر پرسید بیشتر اوقات به چه کاری مشغولی؟
پسر گفت درس می‌خونم
مادر پرسید ورزش مورد علاقه‌ات؟
پسر خیلی قاطع و فوری گفت: شطرنج
مادر سر تکان داد: «خوبه!»
وقتی به مدرسه ی جدید رسیدند، معاون آموزشی پسر را فرا خواند؛
دوست داری چه کاره بشی؟
-دکتر
بیشتر اوقات به چه کاری مشغولی؟
-درس می خونم
ورزش مورد علاقه ت؟
-شطرنج
حاضری با هم بریم مدرسه رو ببینیم؟
-بله آقا!
خیلی خب... حالا بگو از کجا شروع کنیم: آزمایشگاه علوم، زمین فوتبال یا سایت کامپیوتر ؟
پسرک که برقی ته چشم‌های درشت مشکی‌اش افتاده بود دنبال معاون آموزشی راه افتاد:
-واقعاً می تونم بگم آقا؟
حتماً
-یعنی ...می تونم... می تونم بگم زمین فوتبال؟؟!

نظرات

ارسال
تازه ها
نرگس جودکی

کولی

نرگس جودکی

قاتل عاشق

نرگس جودکی

ایثار

نرگس جودکی

ناموس

نرگس جودکی

بخش کرونا

نرگس جودکی

خردل

بیشتر
پر بازدیدترین ها
رهاسادات عابدینی

اشک های صورتی

ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

علیرضا امینی

راست گفتم

زینب گلستانی

داستان کوچک

بیشتر
دات نت نیوک فارسی