نو ... روز ...


نو ... روز ...
نویسنده : فاطمه شایان‌پویا
امتیاز اعضاء : 38
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

دست برد و اینبار خودش یک پاکت‌ از فال‌‌هایش بیرون کشید: نفس باد صبا ...
بچه تر از آن‌ بود که معنایش را بفهمد.
نوروز برایش،
روز از نو بود و روزی از نو...

نظرات

ارسال
تازه ها
نرگس جودکی

کولی

نرگس جودکی

قاتل عاشق

نرگس جودکی

ایثار

نرگس جودکی

ناموس

نرگس جودکی

بخش کرونا

نرگس جودکی

خردل

بیشتر
پر بازدیدترین ها
رهاسادات عابدینی

اشک های صورتی

ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

علیرضا امینی

راست گفتم

زینب گلستانی

داستان کوچک

بیشتر
دات نت نیوک فارسی