گل زن آخر


گل زن آخر
نویسنده : زهرا سمیعی
امتیاز اعضاء : 74
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.


عباس بچه‌تپلِ محله‌مان بود. در فوتبال، خط دفاع می‌ایستاد. معمولا بعد از گل کاشتن حریف، با هِن و هِن می‌رسید.
آخر هفته‌ها سینما بدون عباس مزه نداشت. از لحظه‌ی نشستن روی صندلی تا روشن شدن چراغ‌ها می‌خورد. ما هم از قِبَلش دلی از عزا در می‌آوردیم.

گل آخر را عباس زد.
وقتی که در خط دفاع از وطن ایستاده بود. همان زمان که شهر، نه کوچه‌ی سالمی داشت نه سینمایی که آخر هفته‌ها فیلم پخش کند.

نظرات

ارسال
تازه ها
نرگس جودکی

کولی

نرگس جودکی

قاتل عاشق

نرگس جودکی

ایثار

نرگس جودکی

ناموس

نرگس جودکی

بخش کرونا

نرگس جودکی

خردل

بیشتر
پر بازدیدترین ها
رهاسادات عابدینی

اشک های صورتی

ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

علیرضا امینی

راست گفتم

زینب گلستانی

داستان کوچک

بیشتر
دات نت نیوک فارسی