افلیج


افلیج
نویسنده : لیلا نوروزی
امتیاز اعضاء : 16
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.


زن دست روی گردی شکمش کشید و به گنبد نگاه کرد. گفت: نذر کردم این دفعه بچه‌ام سالم به دنیا بیاد.
مرد گفت: کاش واسه قبلی‌هام نذر می‌کردی زن.

نظرات

ارسال
تازه ها
نرگس جودکی

کولی

نرگس جودکی

قاتل عاشق

نرگس جودکی

ایثار

نرگس جودکی

ناموس

نرگس جودکی

بخش کرونا

نرگس جودکی

خردل

بیشتر
پر بازدیدترین ها
رهاسادات عابدینی

اشک های صورتی

ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

علیرضا امینی

راست گفتم

زینب گلستانی

داستان کوچک

بیشتر
دات نت نیوک فارسی