انتظار


انتظار
نویسنده : سیده هانیه هاشمی
امتیاز اعضاء : 10
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

چشمانم را دوباره می بندم و باز می کنم تا شاید، نبودنت یک خیال باشد.
عمار
چقدر دلم برایت تنگ شده! برای قربان صدقه هایت.
برادر دلداری ام بده
موهای سوخته ام را شانه بکش.
من در زیر آوار ها به در نیم سوخته خانمان چشم می دوزم و انتظارت
می نشینم برادر.

نظرات

ارسال
تازه ها
نرگس جودکی

کولی

نرگس جودکی

قاتل عاشق

نرگس جودکی

ایثار

نرگس جودکی

ناموس

نرگس جودکی

بخش کرونا

نرگس جودکی

خردل

بیشتر
پر بازدیدترین ها
رهاسادات عابدینی

اشک های صورتی

ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

علیرضا امینی

راست گفتم

زینب گلستانی

داستان کوچک

بیشتر
دات نت نیوک فارسی