داستان کوچک: پرستار با دستانی لرزان ملحفه سفید را کنار میزند، ماسکش را بر میدارد، پیشانی بیجان مادر را میبوسد و سریع به اتاق عمل بر میگردد. زینب گلستانی
نظرات