به خاطر امانت خدا


به خاطر امانت خدا
نویسنده : فائزه فداکار
امتیاز اعضاء : 0
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

قامت بست و به نماز ایستاد. همیشه یک سوره‌ی بلند می‌خواند. همیشه سجده‌اش طولانی می‌شد. در دلش گذشت که این بار به خاطر رضای خدا، یک نماز دو دقیقه ای بخواند! سلامش را داد. سریع نوزاد را بغل کرد. صدای گریه قطع شد. مادر به امانتی خدا شیر داد به قصد قربت.

نظرات

ارسال
تازه ها
نرگس جودکی

کولی

نرگس جودکی

قاتل عاشق

نرگس جودکی

ایثار

نرگس جودکی

ناموس

نرگس جودکی

بخش کرونا

نرگس جودکی

خردل

بیشتر
پر بازدیدترین ها
رهاسادات عابدینی

اشک های صورتی

ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

علیرضا امینی

راست گفتم

زینب گلستانی

داستان کوچک

بیشتر
دات نت نیوک فارسی