حافظان آرامش


حافظان آرامش
نویسنده : فائزه فداکار
امتیاز اعضاء : 0
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

حواسش پرت شد. میانه ی تدریسش بود. رشته ی کلام را گم کرد. انگار صدای کشیده شدن میز و صندلی های کلاس طبقه ی بالا تمامی نداشت. لحظه ای درنگ کرد و به سقف خیره شد. شاگردی گفت:« خانوم موشکای اسرائیل این اندازه صدا نداشتن که این میز و صندلیا دارن سر و صدا میکنن! » معلم لبخند زد. درسش را با همین سرنخ پیدا کرد:« خدا حافظای امنیتمون رو حفظ کنه »

نظرات

ارسال
تازه ها
نرگس جودکی

کولی

نرگس جودکی

قاتل عاشق

نرگس جودکی

ایثار

نرگس جودکی

ناموس

نرگس جودکی

بخش کرونا

نرگس جودکی

خردل

بیشتر
پر بازدیدترین ها
رهاسادات عابدینی

اشک های صورتی

ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

علیرضا امینی

راست گفتم

زینب گلستانی

داستان کوچک

بیشتر
دات نت نیوک فارسی