موضوع تنها ارزو
نویسنده : سمیه
امتیاز اعضاء : 10
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.
اون روزی که به تشیع پیکر شهید رفتیم یه دخترکی چهار ساله گریه میکرد ازش پرسیدم : چی میخوای؟گفت: میخوام صورت بابام رو ببینم و بوس کنم ولی نمیذارندو این تنها ارزو منه.
سمیه : چون شهید سر نداشته بود نمیذاشتند
ارسال