موضوع تنها ارزو


موضوع  تنها ارزو
نویسنده : سمیه
امتیاز اعضاء : 10
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

اون روزی که به تشیع پیکر شهید رفتیم یه دخترکی چهار ساله گریه میکرد ازش پرسیدم : چی میخوای؟گفت: میخوام صورت بابام رو ببینم و بوس کنم ولی نمیذارندو این تنها ارزو منه.

نظرات

سمیه : چون شهید سر نداشته بود نمیذاشتند

ارسال
تازه ها
نرگس جودکی

کولی

نرگس جودکی

قاتل عاشق

نرگس جودکی

ایثار

نرگس جودکی

ناموس

نرگس جودکی

بخش کرونا

نرگس جودکی

خردل

بیشتر
پر بازدیدترین ها
رهاسادات عابدینی

اشک های صورتی

ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

علیرضا امینی

راست گفتم

زینب گلستانی

داستان کوچک

بیشتر
دات نت نیوک فارسی