مرگ و زندگی


مرگ و زندگی
نویسنده : مهلا حیدری
امتیاز اعضاء : 0
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

تضادها در کنار یکدیگر زیبایی خاصی می‌آفرینند. ماه و خورشید، شب و روز و... مرگ و زندگی.
عشق میان این دو عجیب است. زندگی‌ای که سرشار از جنب و جوش و زیستن است و مرگی که ردای تاریکی خود را بر روی مردگان می‌گستراند و آنها را در آرامشی ابدی فرو می‌برد. ولی این دو خیلی خوب با هم کنار می‌آیند. زندگی به مرگ نشاط و سرزندگی می‌دهد و مرگ هم زندگی را با آغوشی باز به آرامش مطلق می‌سپارد.
زندگی هدایای بی‌شماری برای مرگ می‌فرستد و مرگ هم آنها را تا ابد برای خود نگه می‌دارد.
گاهی وقت‌ها زندگی با شیطنت همیشگی‌اش بر روی پنجره‌ی خانه‌ی مرگ می‌زند و به انتظار او برای دیدنش پایان می‌دهد. بعضی اوقات هم مرگ در روزهای آفتابی در کنار زندگی راه می‌رود و با ردایش او را از گرما می‌رهاند.
شاید این عشق غیر‌قابل درک و باور باشد ولی می‌توان گفت که زیباترین عاشقانه ممکن است‌؛ اینکه با وجود تفاوت‌ها، تفاهم‌هایی و راه‌هایی برای عشق ورزیدن پیدا کنی، اگر بهترین عاشقی کردن نباشد، پس چیست؟

نظرات

ارسال
تازه ها
نرگس جودکی

کولی

نرگس جودکی

قاتل عاشق

نرگس جودکی

ایثار

نرگس جودکی

ناموس

نرگس جودکی

بخش کرونا

نرگس جودکی

خردل

بیشتر
پر بازدیدترین ها
رهاسادات عابدینی

اشک های صورتی

ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

علیرضا امینی

راست گفتم

زینب گلستانی

داستان کوچک

بیشتر
دات نت نیوک فارسی