مغز کوچک


مغز کوچک
نویسنده : الهام آباده ای
امتیاز اعضاء : 0
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

روبنده زده. چشم‌هاش پر آب و قرمز شده. دل به دریا می‌زنم:
_چی شده؟
_کشمکش دارم.
سر از زبانش درنمی‌آورم. مرد یغور همراهش، دستی به ریش ژولیده‌اش می‌کشد:
_مغزش دارد کوچک می‌شود.
نوبتشان شده، مرد در مطب را مشت می‌کوبد، لب زیر سبیل پت و پهنش می‌جنبد:
_اسیرمان کردی!
زن پس او تلو‌تلو میخورد. خودخوری می‌کنم "مردک، تو مغزت کوچیک شده یا زنت؟!"

نظرات

ارسال
تازه ها
نرگس جودکی

کولی

نرگس جودکی

قاتل عاشق

نرگس جودکی

ایثار

نرگس جودکی

ناموس

نرگس جودکی

بخش کرونا

نرگس جودکی

خردل

بیشتر
پر بازدیدترین ها
رهاسادات عابدینی

اشک های صورتی

ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

علیرضا امینی

راست گفتم

زینب گلستانی

داستان کوچک

بیشتر
دات نت نیوک فارسی