زن به آرامی قطرات اشک را از گونه اش پاک کرد،صدایش لرزید:طاقت دوری ات را ندارم،کی برمی گردی؟مرد که سعی می کرد جلوی بغضش را بگیرد گفت:همین که در قلب همدیگر بمانیم کافیست.حکم مرد،حبس ابد بود.
نظرات